حوض نقاشی

بنشین لب این حوض و عطشی بار بنه

بنشین لب این حوض و عطشی بار بنه

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
بایگانی
آخرین نظرات

۱ مطلب با موضوع «نقد فیلم و داستان» ثبت شده است


تمام زن ها و مردهای ایرانی بعد از اینکه میروند زیر یک سقف، یکی از مهم ترین آرزوهایشان می شود فرزند، اونم از نوع زیبا، باهوش، جذاب، دانشمند، هنرمند و هزار صفت دیگه که جزو حسرت های زندگی شان بوده و خیلی جدی برنامه زیری می کنند تا بقیه زندگی را روی فرزندهاشان تمرکز کنند تا یک روز خدای ناکرده آنها حسرت به دل نمانند.

اما مشکل از آنجا شروع می شود که این هدیه الهی مثل همه انسان های دیگر درک و شعور و از اون مهم تر قدرت انتخاب دارد. چیزی که خیلی از پدرها و مادر ها آن را نادیده می گیرند. این تعارض بین خواسته بزرگترها و انتخاب کوچکترها می تواند شروع کننده خیلی از نارسایی های اخلاقی و اجتماعی باشد. بچه گوشه گیر می شود، نافرمانی می کند یا حتی برای فرار از جریمه حرف را گوش می دهد اما با کلی عقده روحی عاقبت به موقع اش میرود و انتخاب خودش را عملی می کند.

حالا فاجعه بزرگتر زمانی اتفاق می افتد که پای یک یا چند فرزند کوچک یا بزرگتر، آن هم از نوع فرمان بردار به این خانواده باز بشود. آن موقع هست که شهاب قصه ی ما می شود تنهاترین آدم روی این کره خاکی که دیگر نه تنها به پدرش که حتی به مادرش هم اعتماد نخواهد داشت. جالب اینجاست که وقتی از پسر بزرگتر پرسیده می شود که از این همه درس خواندن خسته نشده، می گوید این ها همه اش بخاطر دلخوشی پدرش است و نه چیز دیگر... که این داستان هم از این قسم است.

بگذارید بگویم که پدر این قصه نه تنها شخصیتی خیالی و مبالغه آمیز نیست بلکه بسیار واقعی و قابل لمس می باشد. پدری که نه تنها تقصیر را متوجه خودش نمی داند، می گوید تمام تلاشش برای فرزندانش انجام داده است. اشکال کار در کجاست؟ بگذارید یک نکنه کنکوری را به خاطرتان بیاورم. "بیش از نیمی از جواب مسئله در خود سوال نهفته است..!" بله..تنها کاری که آن پدر انجام نداد توجه بیشتر به خود فرزند و خواسته هایش، دل دادن و گوش سپردن به علایقش بود و تنها کاری که نکرد کنار گذاشتن خودش بود و به تمامی برای او شدن بود.

این حرف ها را زدم برای زمانی نه چندان دور که خواستیم پدر و مادر شویم، حسابی حواسمان باید جمع باشد، اما فکر نکتید که این حرف ها فقط برای فرزندان و کودکان اطرافمان است که همه ی ما بزرگتر ها هم گاهی فقط و فقط نیاز داریم به کسی که خودش را، نصیحت ها و تجربه هایش را بگذارد کنار، بنشیند پهلویمان، دستمان را بگیرد و بگوید "از ته ته دلت چه خبر؟ برایم حرف بزن..."


+ نقش اول: پیامبر رحمت که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد، فرمودند: از خدا بترسید و میان فرزندانتان به عدالت رفتار کنید.(حدیث 45346, نقل از میزان الحکمهو باز هم فرمودند: ای علی ؛ از رحمت خدا دور باد آن پدر و مادری که با رفتار و گفتار نادرست خود ، موجبات بد کاری فرزندان و اسباب نارضایتی خود را از آنان فراهم سازند.(وسائل الشیعه , ج 5)

---------------------------------------------------------------------------------------------

+نقاش باشی: این فیلم را بسیار دوست داشتم، از دستش ندهید. به علاوه رمان زیبای خانم پرینوش صنیعی، که این فیلم برگرفته از اوست را نیز اگر فرصت کردید مطالعه بفرمایید.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۹۴ ، ۱۶:۴۱
نقاش باشی